نوشته های خنده دار و تخیلی فانتزی هام !!
ورود به آرشیو مطالب طنز
یکی از فانتزیام اینه که توی کوهستان ویلا داشته باشم،
یه حموم داشته باشه که سقفش از شیشه باشه،
تازه برف پاک کن هم داشته باشه !
منم وقتی برف میاد برم زیر دوش دراز بکشم !
بعد چندتا قورباغه ، از این سبزا ، از اون بالا منو نیگا کنن !
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که مامانم داره سیب زمینی سرخ میکنه،
بعد من یواشکی میام تو آشپزخونه یهو در حالی که کفگیر دستشه
بر میگرده سمت من، منم کرک و پرم میریزه
بعد یهو لبخند بهم میزنه و میگه:
“بیا سیب زمینی سرخ کرده واسه تو درستکردم پسرم،
بیا نیازی نیست بترسی همه ش واسه تو”
اصن دیگه اشک شوق تو چشمام جمع شده 😐
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که یه پیرمرد پولدار تصادف کنه
و من برسونمش بیمارستان و نجاتش بدم ،
اونم با بچه هاش مشکل داشته باشه و تمام زندگیشو به نام من بزنه و بمیره ؛
وقتی بچه هاش منو پیدا میکنن که پولارو بگیرن ،
همه پولارو بندازم جلوشون بگم بردارید نامردها ،
اونی که با ارزش بود پدرتون بود …
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که ازدواج کنم ، بچه دار شیم ،
بچمون دختر باشه ، اسمشو بذاریم گیتا ،
بعد با زنم دعوا کنم
و جول و پلاسش رو که خواست جمع کنه بره خونه باباش بهش بگم :
هرچی میخوای ببری ببر ، فقط گیتارو با خودت نبر !!!
.
سایر فانتزی ها فوق تخیلی در ادامه مطلب !
.
.
یکی از فانتزیام اینه که برم توی عروسی غریبه
و موقعی که عروس میخواد بعله رو بگه
یهو از وسط جمعیت داد برنم: نهههههههه باهاش ازدواج نکن ،
من هنوز دوستت دارمممم …
بعد فامیلای دوماد جنازمو ببرن سمت افق !
.
.
.
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨﻪ که ﺑﺎ مخاطب خاصم دعوا ﮐﻨﻢ
ﺑﻌﺪ ﮐﻪ ﺍﺯش ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﻡ ﺳﯿﮕﺎﺭمو ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻨﻢ
ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻮ ﻏﺮﻭﺏ ﻧﺎﭘﺪﯾﺪ ﻣﯿﺸﻢ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺑﺰﻧﻪ ﻟﻬﻢ ﮐﻨﻪ
ﺑﻌﺪ مخاطب خاصم ﺑﺒﯿﻨﻪ و “ﭼﯿﺮﯾﮏ ﭼﯿﺮﯾﮏ ﭼﯿﺮﯾﮏ”
ﺑﺎ کفش ﭘﺎﺷﻨﻪ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﺪﻭﻭﻩ ﺑﯿﺎﺩ ﭘﯿﺸﻢ ﺑﮕﻪ آه ﺧﺪﺍی ﻣﻦ !
ﺗﻮ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻣﻨﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺰﺍﺭﯼ …
ﻣﻨﻢ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﯾﺮﻩ و بعدش ﺩﻭﺗﺎ ﺳﺮﻓﻪ ﮐﻨﻢ و ﺑﻤﯿﺮﻡ …
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻫﻢ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩ ﻣﻦ ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﮐﻨﻪ !!!
ﯾﻪ ﺩﺳﻤﺎﻝ ﺑﺪﯾﻦ ﺍﺷﮑﻢ ﺩﺭﺍﻭﻣﺪ…
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که یه شب بارونی
ببینم دارن یه دختره رو اذیت میکنن منم برسم بهشونو دخل تک تکشونو بیارم !
بعد دختره رو از رو زمین بلند کنم و کتمو دربیارم بدم تنش کنه …
بعد سرشو بیاره بالا تو چشام نگاه کنه و بگه میشه اسمتو بدونم ؟
بعد من از توی کتم یه سیگار دربیارم روشن کنم ،
بعد یه پوک عمیق بگیرمو یه لبخند ملیح بزنمو دودشو بزنم تو صورتش ،
بعد دود که رفت کنار من غیب شده باشم
و اونم یهو بیفته رو زمینو سرشو بیاره رو به آسمونو از ته دل داد بزنه خداااااا …
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه :
ززااررت بزنم تو صورت یکی بگم نخواب …
بخوابی میمیری ؛ تو باید زنده بمونـــی !
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که با لحن جدی و خسته به یه دکتر بگم : لطفا حاشیه نرو دکتر !
بعد بلند شم و از پنجره مطبش به افق خیره بشم و بگم :
فقط بگو چند روز دیگه زنده می مونم ؟
.
.
.
یکی از فانتزیامم اینه که برعکس بقیه ماشینا
که تا چراغ سبز میشه شروع میکنن به بوق زدن…
من تا چراغ قرمز میشه بوق بزنم اونم یه تنه….
حالا اینجا سوال پیش میاد که چرا پشت چراغ قرمز؟!
سوال بسیار بسیار به جا و خوبیه ولی متآسفانه ربطی نداره به کسی
چون ماشینِ خودمِ دوس دارم از بوقش پشت چراغ قرمز استفاده کنم…
.
.
.
یکی از فانتزیام همیشه این بوده که توی سیستم عامل ویندوز یک مشکل پیدا کنم
بفرستم براشون بعد بیل گیبس زنگ بزنه بگه مهندس لطفا بیا امریکا تو مجموعه من ،
دخترمم میدم بهت کنیزت باشه تا آخرررر عمرش ،
خونه ماشین پول همه چی میدم بهت …
منم بعد از یک دقیقه سکوت بگم :
خیلی دلم میخواد اما من متعلقم به این مردمم !!!
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که تو المپیک با ناداوری حذف شم
اون موقع هر چی فن و تکنیک که یاد گرفتم و نگرفتم رو داور مسابقه اجرا کنم
بعدش بشینم وسط زمین مسابقه اجازه مسابقه های بعدی رو ندم !!
.
.
www.3ali3.com
.
.
یکی از فانتزیای مامانم اینه که بیاد تو اتاقم ببینه همه چی مرتبه …
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که یکی بخواد به یکی دیگه شلیک کنه
بعد من داد بزنم نننننههههههههه و خودمو بندازم جلوی گلوله ،
بعد خون بپاشه از قلبم بیرون و مردم دورم جمع بشن با گریه بهم افتخار کنن ؛
از اون طرف کارگردان داد بزنه کات اقا کات بازم خراب کردین اهههههه …
.
.
.
یکی از فانتزایم اینه که:
اسم بابا رو بنویسم واسه کنکور بعدش هی بهش بگم”درس بخون!!”
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که رتبه ی یک کارشناسی ارشد رو بیارم،
بعد این موسسات که زنگ میزنن و ازم میخوان در عوض یه چند میلیون اونا رو تبلیغ کنم،
با کمال خونسردی بگم :نه متاسفم نمیتونم این کار رو براتون انجام بدم
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که بچه هام یه دو قلوی پسر و دختر بشن !
بعد اسم دوتاشونو بذارم “رها” …
بعد وقتی که دعواشون میشه بزنن تو سر و کله ی هم ،
منم داد بزنم بگم : رها ، رهارو رها کن !
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه خوانــنده بشــــم بعد کنسرت بزارم تو یه ورزشگاه بزرگ
کل ورزشگاه پر بشـــه بعد من نــرم کنسرت و اجرا کــــــنم
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که توی یک مهمونی یهو وارد بشم
و دخدرا که دارن میوه پوست می کنن همه دستاشون رو ببرن از خوشتیپی من !!!
و بعد از اینکه یِکَم نشستم ، پاشم حرکت کنم به سمت افق …
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه توی یه پارک شلوغ شروع کنم به دویدن
و همزمان با موبایلم بگم:
لعنتیا تا من نگفتم هیچکس شلیک نکنه، کلی آدم بیگناه اینجا هست!!
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که یه روز پشت تلفن توی جمع بگم خودمو با اولین پرواز میرسونم …
.
.
.
میخوام اینبار که مراقب اومد بالا سرم گفت :
سرت بچرخه و تقلب کنی صفر رد میکنم ،
یه نگاه به سبک فانتزی بهش بندازمو بگم :
منو از صفر میترسونی ؟ برو از خدا بترس !
اونم که منقلب شده بگه اوکی هانی از یو ویش !!!
فانتزیه دیگه ممکنه وسطاش زبونشم عوض بشه ! پرابلم ؟
.
.
.
یکی از فانتزی هام اینه که سوار یه ماشین بشم
بگم آقا اون ماشین جلویی رو تعقیب کن ،
بعد یارو هم بگه : برو گم شو پایین بابا ، ما دنبال شر نمیگردیم …
هیچی دیگه منم پیاده شم برم !
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که چنتا آدم گردن کلفت اجیر کنم نزدیک افق
تا هرکی خواست اون اطراف محو بشه بزنن دهنشو … !
انگار محو شدن تو افق بچه بازیه ؛ زرت و زورت میرن افق محو میشن !!
.
.
.
یکی دیگه از فانتزیام اینه :
سوار یه پیکان تاکسی بشم ، یه تراول ۵۰ تومنی تا نخورده رو بدم به راننده …
راننده بگه آقا یه نفرید ؟؟؟
منم یه کم مکث کنم و با یه لبخند معنی دار بگم : خعلی وقته …
بعدش پیاده بشم و تو افق حرکت کنم !
راننده هم از پشت صدام بزنه آقا … آقا … آقا ، بقیه پولتون !!!
منم کُتمو بندازم رو دوشمو بی توجه به راننده تو تاریکیا محو بشم …
.
.
.
یکی دیگه از فانتزیام اینه که متاهل بشم
حسرت دوره ی مجردیمو بخورم و بسوزمو بسازم …
.
.
www.3ali3.com
.
.
یکی از فانتزیام اینه که تو عروسی اقوام یهوووووووو داد بزنم :
“داماد چقدر انتره ، عروس ازون بدتره”
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه روز آخر ترم که نشستـم سر کلاس
استاد موقعی که داره حضور غیاب میکنه
اسمِ منو بخونه بعد با صدای پر از درد و خسته بگم: “حاضر”
بعد استاد بگه آقا شما ۷ جلسه غیبت داشتی
حذفی این درس و ایشاا… ترم بعد،
بعد بلند شم و استاد و نگاه کنم همینجوری که کلاس رفته تو سکوت
آروم آروم برم سمت استاد …
بعد که رسیدم جلوی استاد بگم:
ببین! منو از حذف کردن میترسونی ؟
بعد محکم بکوبم رو میز داد بزنم دِ لعنتی حرف بزن…
منو از حذف کردن میترسونی ؟
بعد بچه ها میان جدام کنن منو از استاد دور کنن
همینجوری که دارم از کلاس میرم بیرون داد میزنم :
برو از خدا بترس …
من چیزی واسه از دست دادن ندارم …
من زندگیم و باختم لعنتی …
بعد همینطوری که همه کپ کردن یه کلّه محکم میکوبم به در
بعدش در خورد میشه بعد من خـــونی و مـــالـی از کلاس میرم بیرون
بعد اصغر فرهادی میگه کــــات … آفرین پسر آفرین
بعد میـــاد جلو صورتم و میبوسه من میگم مخلصیم عمو اصغر…
کاری بود که بر میومد دیگه همه تشویق ســـوت اصن یه حــالی
میده … من یه همچین توهمـــایـی میزنم یعنی …
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که
تو محلمون ۱۰ تا پسر غریبه به دختر همسایمون تیکه بندازن
یهو غیرتی بشم کله کنم برم براشون ، ۱۰ تا شونو لت و پار کنم
و بعد بشون بگم ” خودتون خواستین من دعــــــوا نداشتم ”
بعد دختر همسایه این صحنه رو ببینه کف و تف قاطی کنه
تا میخواد بیاد سمتم که ازم قدردانی کنه
یهو مادرش با چادر گُل گُلی از خونه بیاد بیرون
و ببینه ۱۰ نفر پاره پوره رو زمین دارن خاک میخورن ،
متوجه جریان میشه و با یه حالت بغض آلود بیاد سمتم بگه داماد من…
من : بله مادر
بگه : من همیشه آرزو داشتم همچین پسر رخشی داشتم
من: ولی مادرم تو همیشه به چشم یه پسر بد منو نگاه میکردی ،
تو همیشه یه کاری میکردی که آمارم پیش بقیه همسایه ها خراب باشه ،
تو به من تهمت میزدی ( با صدای آلن دلون )
یهو صدای کف زدن به گوشم میرسه ،
برگردم ببینم ۲۴۹ نفر دارن برام کف میزنن
بخاطر جان فدایی و دیالوگ زیبام!
بعد یهو ببینم یه افق داره از سمت راستم میاد ،
دوست داشتم بیشتر دیالوگ بگم که همسایه ها بیشتر کف بزنن
ولی مجبور شدم تا افق نرفته توش محو بشم
.
شما هم فانتزی دارید آیا ؟!!
vay ali bod be khoda mamanam mige bego ali jon laik dari
عالی بود ممنونم که فانتزیام رو بهم یاداوری کردی.ههههه
یکی از فانتزی های منم اینه که یه روز تو افق محو بشم
یکی از فانتزیهام این که غلط املای ازم نگیرن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
یکی از فانتزیهام اینه که یه بچه کوروکودیل داشته باشم و خودم تربیتش کنم بعد بره همه ی اونایی رو که ازشون بدم میاد بکشه بعد بیا رو شونه هام بشینه و بعد باهم محو بشیم
مرسی از سایت خوبتون…موفق باشید
با تشکر
yki az fanteziam ine k vaqti az hamom dar omadam yki dar bezane manam dar hali k bande holamo mibandam az pelaha payyn beramo hamin k daro baz kardam yki ba chaqo bezane to shekamam 😀 fantezime dg 😀 😀
خیلی با حال بود علیییییییییییییییی جون دمت گرم
خیلی جالب بود
حوصله ام سر رفته بود خوندم شارژ شدم
خیلی خوشم امد
باحال بود
yekiaz fanteziyam ine ke eshgam biyado behem bege ba man ezdevaj mikoni bad manam hichi nagamo bar gardamo biyam khonamon bad tasobh bishine jolo dare mono behem elte mas kone vo man akhar sar gabol konam
خداییش خنده دار بود و کلی لذت بردم.مرسی
خیییییلییییییییییییییییییی باحال بود..من عاشق اینجور مطالبیم..مررررسی که اینقد باحالی کاش همه مث تو بودن…
یه فانتریه منم اینه که
یه اورانگوتان داشته باشم . توو دستشویی جیش کنه توو خونه کثیف کاری نکنه . خودش بره حموم. لباس تنش کنه. شلوغ کاری نکنه . چیزی و نشکونه . ببرمش بیرون کسی گیر نده . هر کسی و هم که من گفتم گازش بگیره
دوست دارم خوب
lvsd.khaste nabashid/..inghade khandidam k daram mimiram
mamnun bazaaaaaaam
خیلیییییییییییییییییییییییییی باحال بودچ
یکی از فانتزیام اینه که مهندس بشم و پولدار بعد به ادم های درس نخونده بگم من اینقد زیر نور شمع درس خوندم تا مهندس شدم که نگووووووووووووو
خیلی باحال بود
سایت خیلی زیبایی دارید.
با تشکر، میترا بهروزی
یکی از فانتزی هام اینه که دکتر باشم بعد ببینم یه ماشین چپ کرده بعد بکی از مصدومین رییس جمهور باشه و نجاتشم بدم اون بگه هر کاری حاضره به خاطرم انجام بده…منم بگم هرکاری؟؟؟بگه آره… بگم فقط برو…و اون بره تو افق و محو بشه برای همیشه…
هیچ جوووووری نمیتوووووونم جلو خندمو بگیرم بابا خیلی باحالی دمت جیلیز ویلیییییییز
ممنون.
خیلی زیبا بودن.
یکی از فانتزی یام اینه که توعروسی اقوام داد بزنم
.
.
به سلامتی دوس پسر عروس!!
بعد سریع تو افق محوشم!
باحاله اگه ب فانتزیات برسی چ شوددددددددددد
خیلی بحاله
این فانتزیا رو بیشتر کن خیلی باحاله 😀 :)))))
مرسی
میتونی این طوری فکرکنی.
عالی بود .
دوستان این قضیه افق چیه تو فیس بوک مد شده کسی می دونه بهم بگه ممنون می شم
شما نمی دونی علی آقا؟
یه جور طنزه که بیشتر مربوط به این فانتزیا میشه !!
میتونی به فانتزبا ها اضافه کنی.
vay kheyli bahal bood mercy ye chantashunam az fanteziyaye manam bood…damet garm
yeki az fanteziam ine ke
ye rooz footbalist besham o berm to real madrid 1pas gol bedam be ronaldo ta gol bezane baad vaqti dare miyad baqalam kone man beram samte ofoq vli mahv nasham o hame behem bekhann
سلام،عالی بود
یکی از فانتزیام:
یه روز که وزارت ارشاد به چاپ کتابام گیر میده با آرامش تمام برم پیش حسینی و سیب گلوش رو فشار بدم بعد با همون آرامش از اتاقش بیام بیرون و همه ازم تشکر کنن و برام کف و سوت بزنن
یکی از فانتزیام اینه که با چنتا از دوستام و دوس دختراشون وقتی داریم تو خیابون قدم میزنیم یه واحد گشتی بهمون گیر بده وقتی همه ترسیدن یهو درجه دارشون چشمش به من بیوفته و بعد ازینکه به خودش لرزید با صدای بلند احترام بذاره منم بگم آزاد باش سریع محدوده رو ترک کنین بعد وقتی دوستام مشغول جمع کردن فک شون از روی زمینن
تو افق محو شم…. 😀 😀 😀 😀 😀
یکی از فانتزیام اینه که ، دختر مورد علاقمو با یکی دیگه تو تاکسی ببینم ، بعد متوجه بشم که پسره پول نداره کرایه رو حساب کنه ، منم واسه اینکه پسره ضایع نشه ، یه پنج هزار تومنی بدم به راننده و بگم امروز روز تولدمه ، همه مهمون من….
الهی بمیرم واسه خودم!
😀
یکـی از فانتزیامـ اینه که برم وبم و ببینم۱۰۰۰تا کامنت تایید نشده دارمـ
:d
یکی از فانتزی هام اینه که لباس دونگی رو بپوشم
ملوس جون خییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی باحالی الهی قربونت بشم دورت بگردم
یکی از فانتزی هام اینه که لباس دونگی رو بپوشم۰
سلام من اهل بویین میاندشتم ودوس دارم ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰بادوستتون دوست باشم هه هه هه هه
mano dadasham koli khandidm :)) khodayi dametun garm
دمت گرم خیلی خیلی باحال بودن .
وای خیلی خندیدم.باحال بود
واااااااااااااااااای علی واقعا محشر بودن،تا حالا به اینجور فانتزیا فک نکرده بودم.
نمیدونم این فانتری.ی چور رویاست .یا ارزو؟
خیلی خیلی جالب بود.مثل همیشه مرسیییییییییییی
یکی از فانتزیام اینه که سوار اتوبوس باشم یکی با عجله سوار شه و کارتش شارژ نداشته باشه، بعد هی دنبال یکی باشه که براش کارت بزنه و بعد برسه به من، منم دستمو بکنم تو جیبمو کارتمو در بیارمو بدم بهش که کارت بکشه، بعد من همون موقع ایستگاه پیاده شمو کارتمم ازش پس نگیرم، داد بزنه حداقل اسمتو بگو ؟؟؟
منم محل ندمو تو عمود محو شم ! (اُفُق دیگه جا نداره:D)
kheyli khub o bahal bud makhsusan mabhase ofogh :D:D:D
یکی ا فانتزیام اینکه جراح قلب بشم بعد از اتاق عمل بیام بیرون
همه خانواده مریض دورم حلقه وبگن حالش چطوره من بگم متاسفم و همه بزنن زیر گریه من برم اخر راه رو وایسم و بگم : گولتون زدم هنوز نمرده بعد تو افق محو شم
salam kheili khub bud makhsusan fantezie madaretun.in fantezie madare manam hast,mamnun az matalebe khubetun
یکی از فانتزیام اینه که سر سفره عقد وقتی عاقد میگه وکیلم؟ بپرم وسط سفره عقد داد بزنم:
.
.
نه نه نه تو آخوندی 😀
وای خیلی باحال بود
bahal,bod miji miji:$
kheyli mbtakerane bod
]چندتا ا فانتزی هام دخترها از موهای ریختم تعریف کنن مالکها یک خونه دم قسط بهم بفروشن تمام کارخونه های ماشین سازی دنیا تعطیل شن پژوم بشه ماشین آخرین مدل میخ ته جدول لیگ فوتبال را بردارن تا پرسپولیس بهش تکه نکنه پرویز مظلومی برگرده استقلال روی قلعهنوعی کم شه دوچرخه بخرم که برای ذوج و فرد جلوی منو نگیرن سه علی سه بشه سه مجید سه
کاش منم ی روز تو افق محو شم.کمکم میکنید؟ ؟ ! !;);D
خیلی خوب بود اصلا عالی بود. ۹۰ %شون جزو فانتزی های من بودن. ممنون که موجبات خنده و شادی ما را فراهم میکنید.
جدید بود…خوشم اومد.ابتکار زیاد داشت…تا حالا پیش نیومده جدی اونم از این دیدگاه به فانتزیام فکر کنم….خیییییلی خلاقانه بود……..