داستان خواندنی و نکته دار کلاغ و خرس !
ورود به آرشیو داستان کوتاه
یه کلاغ و یه خرس سوار هواپیما بودن. کلاغه سفارش چایی میده. چایی رو که میارن یه کمیشو میخوره باقیشو می پاشه به مهموندار!
مهموندار میگه: چرا این کارو کردی؟
کلاغه میگه: دلم خواست، پررو بازیه دیگه پررو بازی!
ادامه ی مطلب رو دنبال کنید…
چند دقیقه میگذره… باز کلاغه سفارش نوشیدنی میده، باز یه کمیشو میخوره باقیشو میپاشه به مهموندار.
مهموندار میگه: چرا این کارو کردی؟
کلاغه میگه: دلم خواست پررو بازیه دیگه پررو بازی!
بعد از چند دقیقه کلاغه چرتش میگیره، خرسه که اینو میبینه به سرش میزنه که اونم یه خورده تفریح کنه …
مهموندارو صدا میکنه میگه یه قهوه براش بیارن. قهوه رو که میارن یه کمیشو میخوره باقیشو میپاشه به مهموندار!
مهموندار میگه: چرا این کارو کردی؟
خرسه میگه: دلم خواست! پررو بازیه دیگه پررو بازی!
اینو که میگه یهو همه مهموندارا میریزن سرش و کشون کشون تا دم در هواپیما میبرن که بندازنش بیرون. خرسه که اینو میبینه شروع به داد و فریاد میکنه.
کلاغه که بیدار شده بوده بهش میگه: آخه خرس گنده تو که بال نداری مگه مجبوری پررو بازی دربیاری!!!
نکته مدیریتی: قبل از تقلید از دیگران منابع خود را به دقت ارزیابی کنید!
برای من کاربردی بود مرسی
ایول بابا
این دقیقا برمیگرده به اون دسته ادما که هیچ کاره و همه کارن
الکی قیف و قوپی میان
عالییییییییییییییییییی بود
با سلام از مطالبتون استفاده کردم جهت انتشار امیدوارم راضی باشید موفق باشید
هه چه بی مزه مثلا طنز بودا
خیلی جالب بود
تکراری ولی تکرار نشدنی! مرسی
ALI BOOD
خیلی با حال بود
شاید کلاغه از اشناهای مدیر اژانس بوده !
بسیار آفرین داری آقا
منتظره داستان بعدی هستیم
واقعا بیسته بیست بود.
درس عبرته واسه خیلیا…
دستتون طللا عی اقا..
خسسسسسسسسسسسسسسسسسسته نباشی سید
میزون بود اخوی… .
در پناه حق.
Very perfect .kheili jaleb bud
perfect
واقعا جالب بود مرسی
جالب بود
خیییلی خووووب بید!
عاااااااالی بود. بعضیا با تقلید بی جا واقعا آدمو عصبی میکنن. مرسی