داستان کوتاه خواندنی عشق ِ پولی !
ورود به آرشیو داستان کوتاه
روزی مرد ثروتمندی همراه دخترش مقدار زیادی شیرینی و خوردنی به مدرسه شیوانا آورد و گفت اینها هدایای ازدواج تنها دختر او با پسر جوان و بیکاری از یک خانواده فقیر است.
شیوانا پرسید: چگونه این دو نفر با دو سطح زندگی متفاوت با همدیگر وصلت کرده اند؟
…
مرد ثروتمند پاسخ داد: این پسر شیفتهی دخترم است و برای ازدواج با او خودش را عاشق و دلداده نشان داده و به همین دلیل دل دخترم را ربوده است. درحالی که پسر یکی از دوستانم، هم نجیب است و هم عاقل، با اصرار میخواهد با دخترم ازدواج کند اما دخترم میگوید او بیش از حد جدی نیست و شور و جنون جوانی در حرکات و رفتارش وجود ندارد. اما این پسر بیکار هرچه ندارد دیوانگی و شور و عشق جوانیاش بینظیر است. دخترم را نصیحت میکنم که فریب نخورد و کمی عاقلانهتر تصمیم بگیرد اما او اصلا به حرف من گوش نمیدهد. من هم به ناچار به ازدواج آن دو با هم رضایت دادم.
شیوانا از دختر پرسید: چقدر مطمئن هستی که او عاشق توست؟
دختر گفت: از همه بیشتر به عشق او ایمان دارم!
شیوانا به دختر گفت: بسیار خوب بیا امتحان کنیم. نزد این عاشق و دلداده برو و به او بگو که پدرت تهدید کرده اگر با او ازدواج کنی حتی یک سکه از ثروتش را به شما نمیدهد. بگو که پدرت تهدید کرده که اگر سرو کلهاش اطراف منزل شما پیدا شود او را به شدت تنبیه خواهد کرد.
دختر با خنده گفت: من مطمئنم او به این سادگی میدان را خالی نمیکند. ولی قبول میکنم و به او چنین میگویم. چند هفته بعد مرد ثروتمند با دخترش دوباره نزد شیوانا آمدند. شیوانا متوجه شد که دختر غمگین و افسرده است. از او دلیل اندوهش را پرسید.
دختر گفت: به محض اینکه به او گفتم پدرم گفته یک سکه به من نمیدهد و هر وقت او را ببیند تنبیهاش میکند، فوراً از مقابل چشمانم دور شد . از این دهکده فرار کرد. حتی برای خداحافظی هم نیامد.
شیوانا با خنده گفت: اینکه ناراحتی ندارد. اگر او عاشق واقعی تو بود حتی اگر تو هم میگفتی که دیگر علاقهای به او نداری و درخواست جدایی میکردی، او هرگز قبول نمیکرد. وقتی کسی چیزی را واقعا بخواهد با تمام جان و دل میخواهد و هرگز اجازه نمیدهد حتی برای یک لحظه آن چیز را از دست بدهد. اگر دیدی او به راحتی رهایت کرد و رفت مطمئن باش که او تو را از همان ابتدا نمیخواسته و نفع و صلاح خودش را به تو ترجیح داده است. دیگر برای کسی که از همان ابتدا به تو علاقهای نداشته ناراحتی چه معنایی می تواند داشته باشد؟
.
نویسنده: فرامرز کوثری
خیلی زیبا با مفهوم بود اگ به نکته داستان دقت کنید می بینید ک چقدر داستان قشنگی بود و چه نتیجه گیری حقیقی و زیبای داشت مرسی خوب بود
بدنبود عاشقی دروغ به هیچ دردی نمیخوره بجز اینکه افسردگی میاره……………………….
من کسی رو میشناسم که زنش یا دوتا بچه هشت ساله از شوهرش ظلاق گرفته واسه زندگی یکم بهتر…
نمیگم شوهرش وضع مالیش ید یوده..ن اصلا…هم خونه هم ماشین..هم غیرانتفاعی بچه هاش یرند…
ولی خب زنه دلیل جداییش رو میگه بی پولی…
بدک نبود
خیلی خوب بود.ولی حیف ک فقط کسایی میتونن درک کنن ک تجربه کردن..واقعاسخته اونم برای ی دختر..
بابا جمش کن
چرت بود و کسل کننده هیچ هیجانی نداشت.
اه اه
مرسی عزیزم…..
سلام خیلی قشنگ بود همین واس منم اتفاق افتاده تحملش سخته واقعاسخته
سلام …
واقعا بی نظیرین
ممنونم
عالی بود
عاللللللللللى بودمرسى
اه اه اصلاهیجان نداشت این چه داستانی بود!
khUb bUd.
واقعاً عالی بود
خوب بود
:\
ببخشید ولی یکم داستانش چرت بوداخه بدون اینکه کسی بگه میشد از همون اول طرفو شناخت.
روزی دختری نزد کوروش کبیر رفت و به او گفت من عاشقت هستم.کوروش گفت لیاقت شما برادر من ک از من زیباتر میباشد هست ک اکنون پشت سرتان است.دختر پشت سر خود را نگاه نمود و کسی را ندید.کوروش ب او گفت “اگر عاشقم بودی پشت سرت را نگاه نمیکردی”…
هر وقت خواستی کسی رو امتحان کنی که ببینی دوست داره یا نه، اول خودتو امتحان کن ..ببین تحمل اینو داری بفهمی دوست نداره؟ نه جون من تحمل فهمیدنشو دارین؟ اگه قدرت تحملشو دارین خوش به حالتون!!! من نمی تونم..
ey khoda servatmandam nistim vase pulemun biand!shukhi kardam mc ali jan khaste nabashi!
😉
داستان کاملا کلشه ای بود و خیلی سطحی
البته پیام داستان مهمه ولی این بیشتر یه نصیحت بود تا یه داستان کوتاه
البته ببخشید رک نظرمو گفتم ها
خیلی قشنگ بود خیلییییییییییییییییییییییییییییییی…
ممنون…
خسته نباشی
مرسی خوب بود
ولی سخت تر از همه اینه که خودت حقیقت رو بدونی ام تا آخرش وایسی و …..طرف فکر کنه ک چقد زرنگ بوده!!!!!
بعدشم تنها کاری که می تونی بکنی لعنت فرستادن به خودته.
موافقم
عالی!مرسی!کاش همه بتونیم اینکارو واسه خودمون بکنیم!
مرسی علی آقا!
😉
ممنون خوب بود ولی این واقعیت داره هرکسی ممکنه به خاطر ثروت تورا دوست داشته باشد
من درکت میکنم،تنهاجان…..داستان اموزنده ای بوود….سخته عاشق کسی باشی که فراموشت کرده…
:* merc hasti joon.
برای کسی که از همان ابتدا به تو علاقهای نداشته ناراحتی چه معنایی می تواند داشته باشد؟
kash betonim in ye jomlaro dark konim.
بعله همینطوره…..ممنون