سلام دوستان گرامی ، خوشحالم که سه علی سه رو واسه بازدید انتخاب کردید ;) امیدوارم لحظات خوبی رو باهم داشته باشیم :)
خانه / آرشیو برچسب: مطالب درباره مادر

آرشیوهای برچسب : مطالب درباره مادر

عکس پروفایل تبریک روز مادر

عکس های پروفایل زیبا به مناسبت روز مادر

عکس نوشته مادرانه

عکس پروفایل تبریک روز مادر

سلام دوستای گلم 🙂

عکس نوشته هایی براتون آماده کردیم به مناسبت روز مادر 😡

روز ِ این فرشته های زمینی رو تبریک میگم به مادران ِ سرزمینم 💡

:: ورود به آرشیو عکس نوشته های مادرانه ::

ادامه ی مطلب رو دنبال کن …

عکس نوشته عشق مادرانه – جملکس احساسی مادر

سری جدید عکس نوشته های بسیار زیبا با عنوان ِ “مادر”

عکس نوشته مادرانه

mom (1)

سلام دوستان عزیز 💡

امروز با سری جدید عکس نوشته های مادرانه در خدمتتون هستیم 😡

اگر چهار تکه نان خوشمزه باشد
و شما پنج نفر باشید !
کسی که اصلا از مزه آن نان
خوشش نمی آید
” مــــــــــادر ”  است …

ادامه ی مطلب رو دنبال کن …

عکس نوشته های مادرانه – تکست گرافی در مورد مادر

عکس نوشته هایی از جنس عشق با عنوان ِ “مادر”

عکس نوشته مادرانه

madar (1)

سلام همراهان گرامی 💡

عکس نوشته هایی براتون آماده کردیم که در مورد مقام مقدس ِ مادر هستش 😡

.: عمر ِ مادرهای در قید ِ حیات بلند و روح مادران از دست رفته شاد :.

یکی بهم گفت میخای بری بهشت؟
گفتم نه!
اونجا فقط جای مادراست
گفت:
مگه نمیخای کنار مادرت باشی؟
گفتم:
نه دیگه!
این دنیاشو ازش گرفتم جوونی و روزای خوبشو واسم گذاشت
پیر شد تا من جوون شم
زشت شد تا من خوشگل شم
غصه خورد تا من بخندم
کهنه پوشید تا من نو باشم
گرسنه خوابید تا من حسرته چیزی رونخورم
دیگه نمیخام تو بهشت هم شب و روز حواسش به من باشه
بذار حداقل اونجا برا خودش راحت زندگی کنه . . .

ادامه ی مطلب رو دنبال کن …

شعر بسیار زیبا در وصف مادر

شعر فوق العاده زیبا در مورد مادر

شعر مادرانه

maadaar

آسمان

را گفتم

می توانی آیا

بهر یک لحظه ی خیلی کوتاه

روح مادر گردی

صاحب رفعت دیگر گردی

گفت نی نی هرگز

من برای این کار

کهکشان کم دارم

نوریان کم دارم

مه وخورشید به پهنای زمان کم دارم
.

ادامه ی مطلب رو دنبال کن …

متن فوق العاده زیبا در مورد مهر و محبت مادری

متن بسیار زیبا درباره مهر و محبت مادری

پیامک روز مادر

mother

وقتی یک سالت بود
مشغول شد به غذا دادن و شستنت
و تو با گریه های طولانی شب از او تشکر کردی

ادامه ی مطلب رو دنبال کن …

داستانک عمیق و زیبای دروغ های مادر

داستان کوتاه فوق العاده زیبای دروغ های مادر

ورود به آرشیو داستان کوتاه

مادر

داستان من از زمان تولّدم شروع می‎شود. تنها فرزند خانواده بودم؛ سخت فقیر بودیم و تهی‎دست و هیچ گاه غذا به اندازهء کافی نداشتیم. روزی قدری برنج به دست آوردیم تا رفع گرسنگی کنیم. مادرم سهم خودش را هم به من داد، یعنی از بشقاب خودش به درون بشقاب من ریخت و گفت،:
” فرزندم برنج بخور، من گرسنه نیستم.”
و این اوّلین دروغی بود که به من گفت.
زمان گذشت و قدری بزرگ تر شدم. مادرم کارهای منزل را تمام می‎کرد و بعد برای صید ماهی به نهر کوچکی که در کنار منزلمان بود می‏رفت.  مادرم دوست داشت من ماهی بخورم تا رشد و نموّ خوبی داشته باشم. یک دفعه توانست به فضل خداوند دو ماهی صید کند.  به سرعت به خانه بازگشت و غذا را آماده کرد و دو ماهی را جلوی من گذاشت. شروع به خوردن ماهی کردم و اوّلی را تدریجاً خوردم.
مادرم ذرّات گوشتی را که به استخوان و تیغ ماهی چسبیده بود جدا می‎کرد و می‎خورد؛ دلم شاد بود که او هم مشغول خوردن است.  ماهی دوم را جلوی او گذاشتم تا میل کند.  امّا آن را فوراً به من برگرداند و گفت:
” بخور فرزندم؛ این ماهی را هم بخور؛ مگر نمی‎دانی که من ماهی دوست ندارم؟”
و این دومین دروغی بود که مادرم به من گفت.

.

دنباله ی داستان در ادامه مطلب . . .

ادامه ی مطلب رو دنبال کن …

خرید فیلتر شکن قوی

خرید vpn برای ترید

خرید vpn با ip ثابت