سلام دوستان گرامی ، خوشحالم که سه علی سه رو واسه بازدید انتخاب کردید ;) امیدوارم لحظات خوبی رو باهم داشته باشیم :)
شعر عاشقانه “بگو دوستم داری” از نزار قبانی
نزار قبانی شاعری است که با شعرهای عاشقانهاش مشهور است؛ زن و عشق موضوع اصلی شعر قبانیاند. شعرهایش را خوانندگانی مانند ام کلثوم، عبد الحلیم حافظ و نجاه الصغیره(مصر)، فیروز و ماجده الرومی (لبنان)، کاظم الساهر(عراق) خواندهاند. او در دنیای عرب از شهرتی بیهمتا برخوردار است. شعر او به اکثر زبانهای دنیا ترجمه شدهاست و خوانندگانی بیشمار دارد.
ادامه ی مطلب رو دنبال کن …
اشعار بسیار زیبا و خواندنی از فاضل نظری
آینه
گرچه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست
دل بکن! آینه این قدر تماشایی نیست
حاصل خیره در آیینه شدن ها آیا
دو برابر شدن غصه تنهایی نیست؟!
.
بی سبب تا لب دریا مکشان قایق را
قایقت را بشکن! روح تو دریایی نیست
آه در آینه تنها کدرت خواهد کرد
آه! دیگر دمت ای دوست مسیحایی نیست
.
آنکه یک عمر به شوق تو در این کوچه نشست
حال وقتی به لب پنجره می آیی نیست
خواستم با غم عشقش بنویسم شعری
گفت: هر خواستنی عین توانایی نیست
.
ادامه ی مطلب رو دنبال کن …
سه شعر بسیار زیبا از سیمین بهبهانی
یک بوسه بس است از لب سوزان تو ما را
تا آب کند این دل یخ بسته ی ما را
من سردم و سردم، تو شرر باش و بسوزان
من دردم و دردم ، تو دوا باش خدا را
از دیده برآنم همه را جز تو برانم
پاکیزه کنم پیش رُخت آینه ها را
گر دیر و اگر زود ، خوشا عشق که آمد
آمد که کند شاد و دهد شور فضا را
می خواهمت آن قَدْر که اندازه ندانم
پیش دو جهان عرضه توان کرد کجا را
(سیمین بهبهانی)
…
ادامه ی مطلب رو دنبال کن …
شعرهای بسیار زیبا و ناب عاشقانه و احساسی
در این مطلب ۹ قطعه شعر عاشقانه برای شما عزیزان آماده شده است 💡
…
محض رضای عشق
تاریک کوچههای مرا آفتاب کن
با داغهای تازه، دلم را مجاب کن
.
ابری غریب در دل من رخنه کرده است
بر من بتاب، چشم مرا غرق آب کن
.
ای عشق ای تبلور آن آرزوی سبز
برخیز و چون سکوت، دلم را خطاب کن
.
ای تیغ سرخ زخم، کجا میروی چنین
محض رضای عشق، مرا انتخاب کن
.
ای عشق، زیر تیغ تو ما سر نهادهایم
لطفی اگر نمیکنی، اینک عتاب کن
سلمان هراتی
ادامه ی مطلب رو دنبال کن …
گلچین شعر های عاشقانه جدید و بسیار زیبا
می روم اما بدان یک سنگ هم خواهد شکست
آنچنان که تارو پود قلب من از هم گسست
می روم با زخم هایی مانده از یک سال سرد
آن همه برفی که آمد آشیانم را شکست
می روم اما نگویی بی وفا بود و نماند
از هجوم سایه ها دیگر نگاهم خسته است
راستی : یادت بماند از گناه چشم تو
تاول غربت به روی باغ احساسم نشست
طرح ویران کردنم اما عجیب و ساده بود
روی جلد خاطراتم دست طوفان نقش بست
.
بقیه اشعار بسیار زیبا در ادامه مطلب
ادامه ی مطلب رو دنبال کن …