سلام دوستان گرامی ، خوشحالم که سه علی سه رو واسه بازدید انتخاب کردید ;) امیدوارم لحظات خوبی رو باهم داشته باشیم :)
داستانک زیبای اشک پدر
هر وقت پدرم این ترانه را می خواند که «وقتی بچه بودی، عادت داشتی روی دوشم بنشینی، پدر نردبان بچه هایش است…» دلم می گرفت و برای پدرم غصه می خوردم.
پدر به چشم پسرش، بزرگ ترین و قوی ترین مرد دنیا است. پدر من یک سرباز بود. او در زندگی اش هم مثل یک سرباز قوی و با اراده بود. او شخصیتی نیرومند داشت و سختی های روزگار موهایش را سفید کرده بود. از نوجوانی برای تامین زندگی خانواده اش دوندگی و کار و کسب درآمد را شروع کرد. همیشه تا دیر وقت کار می کرد، اما هرگز گله نمی کرد. علی رغم سختی هایی که در بیرون تحمل می کرد، در خانه همیشه چهره ای خندان داشت.
ادامه ی مطلب رو دنبال کن …
داستان کوتاه آموزنده “شیشه زندگی”
ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺑﺎ ﺑﺴﺘﻪ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﻼﺱ ﺩﺭﺱ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎﺭ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺭﻭﺑﺮﻭﯼ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ ﮔﺬﺍﺷﺖ. ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻼﺱ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﯼ ﯾﮏ ﺷﯿﺸﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺯ ﺩﺍﺧﻞ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﭘﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﻥ ﺑﺎ ﭼﻨﺪ ﺗﻮﭖ ﮔﻠﻒ ﮐﺮﺩ. ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﻇﺮﻑ ﭘﺮ ﺍﺳﺖ؟ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﺎﻥ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ.
ادامه ی مطلب رو دنبال کن …
داستان شخصی که فقط یک روز زندگی کرد
دو روز مانده به پایان جهان تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است، تقویمش پر شده بود و تنها دو روز، تنها دو روز خط نخورده باقی بود.
ادامه ی مطلب رو دنبال کن …
داستان بسیار زیبای قیمت معجزه
سارا هشت ساله بود که از صحبت پدر و مادرش فهمید که برادر کوچکش سخت مریض است و پولی هم برای مداوای او ندارند. پدر به تازگی کارش را از دست داده بود و نمیتوانست هزینهی جراحی پرخرج برادرش را بپردازد. سارا شنید که پدر به آهستگی به مادر گفت: فقط معجزه میتواند پسرمان را نجات دهد.
.
ادامه مطلب رو از دست ندید
ادامه ی مطلب رو دنبال کن …
داستان زیبا و تامل برانگیز پاره آجر
روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گرانقیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی میگذشت.
ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در کنار خیابان، یک پسربچه پاره آجری به سمت او پرتاب کرد. پاره آجر به اتومبیل او برخورد کرد. مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و دید که اتومبیلش صدمه زیادی دیده است. به طرف پسرک رفت تا او را به سختی تنبیه کند..
.
ادامه داســـــــــتان در ادامه مطلب
ادامه ی مطلب رو دنبال کن …