سلام دوستان گرامی ، خوشحالم که سه علی سه رو واسه بازدید انتخاب کردید ;) امیدوارم لحظات خوبی رو باهم داشته باشیم :)
آدم ها ذره ذره محو می شوند
آدمها ذرّه ذرّه محو میشوند، آرام ، بی صدا ، و تدریجی
همان آدمهایی که هر از گاهی پیغام کوچکی برایت میفرستند،
بی هیچ انتظار جوابی،
فقط برای آنکه بگویند هنوز هستند؛
برای آنکه بگویند هنوز هستی و هنوز برای آنها مهم ترینی . . .
ادامه ی مطلب رو دنبال کن …
چه کسانی مانع پیشرفت شما هستند ؟
یک روز وقتی کارمندان به اداره رسیدند، اطلاعیه بزرگی را در تابلواعلانات دیدند که روی آن نوشته شده بود:
دیروز فردی که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت! شما را به شرکت در مراسم تشییع جنازه که ساعت ۱۰ صبح در سالن اجتماعات برگزار می شود دعوت می کنیم!
ادامه ی مطلب رو دنبال کن …
آخر خوشبختی ست یک نفر در زندگی ات باشد
درخت سایهاش را بیدریغ به تو میبخشد
و خورشید گرمایش را
و گل ، شمیم خوشش را،
باران طراوتش را و آسمان برکتش را
و رود قطره قطره آبش را
و پرنده نوای دل انگیزش را…
و همه و همه بخشیدن را از خدایی آموختهاند که آنها را زیبا آفریده…
زیباترین آفریده خدا انسان است
تو برای بخشیدن چه داری؟
ثروتت؟
دانشت؟
جانت؟
همه اینها خوب است…
اما چرا از گنج بیپایانی که در وجودت داری خرج نمیکنی؟
محبتــــــــــــــــــــــــ !
حاضری آنرا ببخشی؟
با خندهای بر لبت
یا اخلاقی خوش
یا دستان پرمهری که بر سر کودکی خسته از کار میکشی
یا با محبتی که به عشقت میکنی
یا…
مطمئن باش گنجت تمام نمیشود بلکه زیاد خواهد شد
از بخشیدنش دریغ نکن . . .
ادامه ی مطلب رو دنبال کن …
سخن بزرگان و اندیشمندان درباره وجدان
باید در کارها وجدان خود را راهنما قرار دهیم
و همان [ راهی ] را که وجدان به ما نشان می دهد، در پیش بگیریم
رالف والدو امرسون
.
.
.
در دنیا دو چیز از همه زیباتر است؛ آسمان پرستاره و وجدان آسوده
ایمانوئل کانت
.
.
.
معلم نفس خود و شاگرد وجدان خویش باش
ارسطو
.
.
.
من مایلم امور دولت را به نحوی اداره کنم
که اگر در پایان فرمانروایی خود همه دوستانم را از دست دادم،
دست کم یکی از دوستانم باقی بماند و آن، وجدان و قلب من است
آبراهام لینکلن
.
ادامه ی مطلب رو دنبال کن …
بازگشت خوبی به انسان
روزها آروم آروم به اواخر بهمن ماه نزدیک میشد و دست های سرد رضا کوچولو از شدت سرما حتی توان موندن تو جیب های کاپشنش رو نداشت، پدر رضا وقتی اون تنها پنج سال داشت بر اثر تصادف جانش رو از دست داده بود و مادر رضا “نجمه” خانوم که از زنان مذهبی و بانی مجالس اهل بیت محل بود با دو فرزند خود رضای نه ساله و سارا پنج ساله زندگی رو میگذروند.
ادامه ی مطلب رو دنبال کن …
انسانیت ، ساده یا پیچیده ؟!
چند وقت پیش با پدر و مادرم رفته بودیم رستوران که هم آشپزخانه بود هم چند تا میز گذاشته بود برای مشتریها افراد زیادی اونجا نبودن، ۳ نفر ما بودیم با یه زن و شوهر جوان و یه پیرزن پیر مرد که نهایتا ۶۰-۷۰ سالشون بود.
ما غذا مون رو سفارش داده بودیم که یه جوان نسبتا ۳۵ ساله اومد تو رستوران یه چند دقیقه ای گذشته بود که اون جوانه گوشیش زنگ خورد، البته من با اینکه بهش نزدیک بودم ولی صدای زنگ خوردن گوشیش رو نشنیدم، بگذریم شروع کرد با صدای بلند صحبت کردن و …
ادامه ی مطلب رو دنبال کن …
داستانک خواندنی و پندآموز از زندگی چرچیل
چرچیل سیاستمدار بزرگ انگلیسی در کتاب خاطرات خود مینویسد:
زمانیکه پسر بچه ای یازده ساله بودم روزی سه نفر از بچه های قلدر مدرسه جلو من را گرفتند و کتک مفصلی به من زدند و پول من را هم به زور از من گرفتند. وقتی به خانه رفتم با چشمانی گریان قضیه را برای پدرم شرح دادم. پدرم نگاهی تحقیر آمیز به من کرد و گفت: من از تو بیشتر از اینها انتظار داشتم؛ واقعا که مایه ی شرم است که از سه پسر بچه ی پاپتی و نادان کتک بخوری. فکر میکردم پسر من باید زرنگ تر از اینها باشد ولی ظاهرا اشتباه میکردم. بعد هم سری تکان داد و گفت این مشکل خودته باید خودت حلش کنی!
ادامه ی مطلب رو دنبال کن …
جملات بسیار زیبای خواندنی و پرمحتوا
خوشبخت ترین
مخلوق خواهی بود
اگرامروزت را
آنچنان زندگی کنی
که گویی نه فردایی
وجود داردبرای دلهره
ونه گذشته ای برای حسرت
.
.
.
زندگے شبیه فصلست
هیچ فصلے همیشگے نیست
درزندگے نیزروزهایے براے
ڪاشت،داشت،استراحت
وتجدیدحیات وجوددارد
زمستان تا ابدطول نمیڪشد
اگرامروز مشکلاتے دارید
بدانید ڪه بهارهم درپیش است
.
.
.
هیچ چیز واقعا خراب
نیست…حتی ساعتی
که از کار افتاده است ،
دو بار در روز زمان را
درست نشان می دهد …
.
ادامه ی مطلب رو دنبال کن …
بهتریـــن روهای زندگــی
کسی که مایل است صورت حساب را پرداخت کند،
بدان علّت نیست که جیبی مملو از پول دارد،
بلکه دوستی و رفاقت را بیش از پول ارج مینهد.
ادامه ی مطلب رو دنبال کن …
هیچ کس غمخوار کسی نیست جز خودت
آسمان را به یاد داری؟
همان که هر گاه دلت میگیرد حال ابرهایش را میفهمی
همان بیکرانی که هر گاه دلت برای پروردگارت تنگ میشود نگاهش میکنی
همان سیاه تاریکی که هرگاه مهتابش را میبینی رویاهایت جان میگیرند
همان آسمانی که ابرهایش برای تپیدن قلب تو قطره قطره آب میشوند
همان جایی که بینهایت دید چشمهایت را در افقهایش میبینی
همان راه پیچ در پیچ و پر ستارهای که هرگاه دستانت را به سوی الههاش دراز میکنی
آسمان با تمام ستارههایش تسلیم دستان توست
و این خداوندگار است که وسعتش در زمین و آسمانها جا نمیگیرد
اما قلب تو، تا همیشه، خداوند را در خود جای داده
تا خدا در قلب توست آرزوهایت نخواهند مرد
تا او نگاهت میکند تو نخواهی افتاد
و اگر روزگاری تو را در شکست انداخت بدان این نیز آغازی است
پر شورتر و تولدیست از جنس جاودانگی . . .
ادامه ی مطلب رو دنبال کن …