دل نوشته های بسیار زیبا و خواندنی عاشقانه
پیامک عاشقانه
سلام همراهان گرامی 💡
امیدوارم از سری جدید جملات عاشقانه به همراه تصویر لذت ببرید 😡
آن چای لبسوز لبدوز
جوانی من بود
که در دستهای سردت
یخ کرد و از دهن افتاد !
رضا بغدادی
.
.
.
یادت باشد من اینجا
کنار همین رویاهای زودگذر
به انتظار آمدن تو
خطهای سفید جاده را میشمارم!
.
.
.
تو نیستی
دل این چتر، وا نخواهد شد
غمیست باران
وقتی هوا، هوای تو نیست!
اصغر معاذی
.
.
.
عشق را
هیچ پایانی نیست
یار وقتی که تویی
سید علی میرفضلی
.
.
.
ﮔﺮچه ﺑﺎ ﺳﺎﻋﺖ ﻣﻦ ﺛﺎﻧﯿﻪﺍى ﺑﯿﺶ ﻧﺒﻮﺩ
ﺳﺎﻋﺘﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﮔﺬﺭﺍﻧﺪﻡ ﺧﻮﺵ ﺑﻮﺩ
حسین ﻣﻨﺰﻭﯼ
.
.
.
مپرس از من چرا
در پیلهی مهر تو محبوسم
که عشق از پیلههای مرده
پروانه میسازد!
فاضل نظری
.
.
.
زلال شانههایت
همچنانم عطش میدهد
در بستری که عشق
مجابش کرده است
احمد شاملو
.
.
.
بند دل من
به لبخندهای تو بند است
برای دوست داشتنت اما
لبخندهایت را نه
دلت را لازم دارم !
مهدیه لطیفی
.
.
.
هرچه صورتم را شستم
باز رد تنهایی در آیینه بود !
.
.
.
گفتی:
مگر به خواب ببینی رخ مرا
دیوانه از خیال تو
خوابم نمیبرد!
سجاد شهیدی
.
.
.
زیر باران بیا قدم بزنیم
عمر شب را شبی رقم بزنیم
خستهایم از سکوت حنجرهها
زیر باران بیا که دم بزنیم
منوچهر سعادت نوری
.
.
.
این روزها بیشتر از همه
شعر میخوانم
باید مطمئن شوم قبل از من
تو را نسروده باشند !
سمانه سوادی
.
.
.
رسیدهام به تو
اما هنوز دلتنگم
انگار به اشتباه
جای طلوع
در غروب چشمهایت
فرود آمده باشم !
رضا کاظمی
.
.
.
میآیی در «وا» میشود
میروی در «بسته» میشود
میبینی حتی در هم
«وابسته» میشود
حسین پناهی
.
.
.
تو میرسی
مثل این شکوفهای که قرار است
روزی هلو شود…
محمد درودگری
دیدنی
عالی و خوندنی و دیئنی مثل همیشه گل کاشتی برادر
سلام علی اقا وافعا عااااااالی بودن
بسیار عالی
سلام… ببخشید عذر میخوام جسارت نباشه ولی یه چیزی راجبه جمله اول از رضا بغدادی بگم….من خیلی تعصب علیرضا اذرو نمیکشم چون اینجا خیلی ازش گفتم اینو میگم اما آقای آذر تو تومور ۲یه بیتی دارن با این محتوا؛”چای داغی که دلم بود به دستت دادم / آنقدر سرد شدم از دهنت افتادم”
من احساس میکنم این جمله ی اقای بغدادی بگرفته از اونه….
خواستم نظرمو بگم فقط
برگرفته
خیییییییییلی عاااااالی بود علی آقا، هم متنها و هم عکسها 🙂
ممنــــــــــــــــــــون… 🙂
💡
بسیــــــــــــــــــــــــــار عالی مثل همیشه.
خسته نباشید داداش علی
💡
چون به یادیارمی افتم،خنده برلب میزنم،
چون فراقش میزندبرنظرم،زهردرجان می شوم.