بیچاره پاییـــز . . .
مطالب جالب
بیچاره پاییز …
دستش نمک ندارد!
این همه باران به آدم ها می بخشد اما
همین آدم ها تهمت ناروای خزان را به او می زنند …
خودمانیم …
تقصیر خودش است؛
بلد نیست مثل «بهار» خودگیر باشد
تا شب عیدی زیر لفظی بگیرد و با هزار ناز و کرشمه
سال تحویلی را هدیه دهد!
سیاست «تابستان» را هم ندارد که
در ظاهر با آدم ها گرم و صمیمی باشد
ولی از پشت خنجری سوزناک بزند …
بیچاره …
بخت و اقبالِ «زمستان» هم نصیبش نشده که
با تمام سردی و بی تفاوتی اش این همه خواهان داشته باشد!
او «پاییز» است رو راست و بخشنده!
ساده دل فکر می کند اگر تمام داشته هایش را
زیر پای آدم ها بریزد، روزی … جایی … لحظه ای …
از خوبی هایش یاد می کنند!
خبر ندارد آدم ها رو راست بودن و بخشنده بودنش را
به پای محبتش نمی گذارند …
عادت آدم ها همین است …!
یکی به این پاییز بگوید آدم ها یادشان می رود که
تو رسم عاشقی را یادشان داده ای!
دست در دست معشوقه ای دیگر
پا بر روی برگ هایت می گذارند و می گذرند
تنها یادگاری که برایت می ماند …
«صدای خش خش برگ های تو بعد از رفتن آنهاست» …!
ناراحت نباش پاییز!
این مردم سال هاست به هوای بارانی می گویند … خراب!
عـــــــــــالــــــــی مثل همیشه
ازعکسای پاییزی کپی می کنم
سلام خیلیی زیبا بود مطلبت وبه دلم نشست ممنون
سلام سید جان
مطلبت به دلم نشست. برقرارباشی
سلام. زنده باشی 😡
سلام
سایتتون واقعا حرف نداره
اینو بی تعارف میگم تو مطالب عاشقانه فقط سه علی سه
😡
و چقدر لذت بخش که من فرزند سوم پاییزم…به آذری بودنم افتخار میکنم و ۴روز دیگه ام (۲۶آذر) زاد روز ۱۸سالگیمه….به قول علیرضا اذر فصل خشک پا خوردن…من عاشق پاییزم.
تولدت مبارک یاس عزیز…
انشالله تولد ۱۱۸ سالگیت 🙂