سری جدید جملات خاص از نوع کاریکلماتور
کاریکلماتور
بعضی ها خیاط نیستند ،
اما خوب وصله هایی به آدم می چسبانند.
.
.
.
در فوتبال هیچکس کاری از دستش بر نمی آید ،
بجز دروازه بان !
.
.
.
زیباترین و بهترین ساعت دنیا ،
ساعتی بود که دیدمت.
.
.
.
خواستم شهامت بخرم ولی از قیمتش ترسیدم !
.
.
.
همه چیز دست به دست هم داد
تا من و او نتوانیم دست در دست هم بگذاریم
.
.
.
سکوت ، حاظر جوابی بی پاسخ است !
.
…
.
.
بعضی ها فکرشان به جایی نمی رسد و بعضی ها خودشان !
.
.
.
بگذارید حق تان را بخورند ، مرگ حق است.
.
.
.
همه انسان ها شاعرند ،
چرا که روزی غزل خداحافظی را می خوانند.
.
.
.
دیروز چک برگشتی است ،
فردا چک وعده دار ولی امروز نقد نقد است !
.
.
.
با آنکه شغلش حسابدار بود ولی نتوانست آن دنیا حساب پس بدهد !
.
.
.
نوازنده ها برای همه می زنند اما پشت سر کسی خیر.
.
.
.
برای اینکه حرف های بودار نزند ، قبلش مسواک میزد !
.
.
.
برای تقویت چشمش ، عینکش را با آب هویج تمیز میکرد !
.
.
.
بادکنک یک سوزن به خودش زد
ولی فرصت نکرد جوالدوز به دیگران بزند.
.
.
.
سعدی کجایی ؟ بنی آدم ابزار یکدیگرند.
.
.
.
آدم چهارشانه ای بود ولی حتی یک تار مو نداشت.
.
.
.
ماهیهای آپارتمان نشین ، در تنگ آب زندگی میکنند
.
.
.
مردم می گویند حالت را می گیرم ،
نمی گویند دیروز یا فردایت را می گیرم …
چون اگر حال را بگیرند فردا را هم گرفته اند
و دیروز را بی فایده کرده اند !
.
.
.
رنگین کمان آتش بازی آبکی طبیعت است.
.
.
.
اگر خودتان را به آن راه زدید ، مواظب باشید گم نشوید.
.
.
.
هیچ کس به سکوتم نمی رسه…
همه منتظرن به فریادم برسن !
.
.
.
شکوه علفزار را در شکم گوسفند دیدم !
.
.
.
بیکاری هم خودش یک کار است ،
افسوس که تعطیلی و مرخصی ندارد.
.
.
.
دست سرنوشت را . . .
بـــــــایـــــــد قطــــــع کـــــــــرد . .
او دزد ” آرزوهـــــــــای ” مـــن اســـــت !
.
.
.
ازدواج بد وجود ندارد،
این زن و شوهرها هستند که بد می شوند.
.
.
.
تنها حریفی که در مقابل من پس از باخت، بهانه نمی آورد،
کامپیوتر است.
.
.
.
پلیس شخصی است که
نبودن او باعث ایجاد امنیت برای مجرمان خواهد بود.
.
.
.
چون گوش شنوایی نیافتم،
حرف هایم را می نویسم.
.
.
.
منطق شما را از A به B میرساند ولی تخیل به همه جا میبرد.
.
.
.
پیری دورانی است که انسان قادر به بی وفایی به همسرش نیست.
.
.
.
این روزها همه چیز قدیم و جدید میشود
ساعت قدیم،ساعت جدید
پول قدیم،پول جدید
یارقدیم، یار جدید
.
.
.
قند خون مزه تلخی به زندگی می دهد.
.
.
.
آن هایی که بلند فکر می کنند
هیچ وقت کوتاه نمی آیند.
.
.
.
به غصه هایم خندیدم و دردهایم را
به تعصب وا داشتم.
.
.
.
برای آنکه به بیراهه نروم،
پشت سر حقیقت راه می روم.
.
.
.
بعضی ها برای به جایی رسیدن و بعضی ها بعد از به جایی رسیدن،
همه چیز را زیر پا می گذارند.
.
.
.
به خاطر پایمال کردن حقوق دیگران کفش هایش را محاکمه کردند.
.
.
.
اگر قلمم را بشکنند،
قلم پایم را می تراشم
و با آن می نویسم.
.
.
.
حرف های خام به مغزم صدمه می زند.
.
.
.
فردای کشورهای عقب افتاده ,
دیروز کشورهای متمدن است.
.
.
.
اعداد درشت،
با صفرها رشد می کنند.
.
.
.
ولخرجی های زیاد , دخلم را درآورد.
بعضی از محرم ها با یک نقطه مجرم می شوند.
حرفش انقدر سنگین بود ترازوی مغزم شکست
مغزم از بس کند راه میرفت برایش ماشین خریدم
انقدر سردم بود خورشید بر بالینم امد تا گرمم کند
ولی در دنیا بزرگترین انفاق”” گذشت است و بزرگترین گل واژه در روز محشر باز هم ،گذشت است
البته بعضی ها خیاطهای خبره ی هستند، فقط کافیه بره مجلس عروسی فرداش,میبینی در کارگاه تکه دوزیش چه شاهکاری برای فرد مورد نظر بریده و دوخته ،اونم با تکه های متفاوت با رنگبندیهای جذاب ،که شده زیباترین لباس مجلسی ،که فرد درطول عمرش هم ندیده ،دست مریزاد!!! محشر کردی، روز محشر از خجالتتون در میاد ،اخه خیلی زحمت کشیدید !!!!!!!
رفیق با کلکه بی کلک فقط مادر! از کجا فهمیدم الان میگم خدمتتون:دهنتو باز کن ، به !به ! چه خوشمزه است ، وقتی دهان باز میشه و با ریختن شربت بد مزه ناگهان با صدای رعدو برقی و بارانهای تند از ابرچشماش ؛میگه تازه فهمیدم چه کلکی خوردم جل الخالق!!!۲_ اگه نخوابی میگم لولو بیاد کوچولوم رو ببره ها ؛لولو !لولو بیا ببرش !نمیخواد بخوابه ،بچه از ترس اون موجود مخوف و هولناک نامحسوس ،با هزار زور و بدبختی خوابش گرفت ۳_ماما! منم میام !عزیزکم من و بابایی داریم میریم عروسی که امپول بزنیم زود میایم ؛خوب خوشگل مامان ؛مامان بزرگ رو اذیت نکنی وگرنه اقا لولو میفهمه میاد میخورتت ها؛ بچه خوبی باشی عزیزم ؛خلاصه بزرگتر که میشه تازه میفهمی اصلا لولو وجود خارجی نداشت چه برسه که بیاد من رو بخوره عجب کلکی خوردم؛ وقتی مادر گنجینه ی خاطراتش رو جلوش با ز میکنه با تعجب روی پاکت کارت عروسی که مادر به عنوان یادگاری نگه داشته بود ،چشمش میخوره به این کلمات اقای …همراه با همسر محترم تشریف بیاورید (بدون بچه)بدون بچه !!!! عجب پس عروسی برای امپول زدن نبوده ؛پایکوبی بدون بچه بوده یعنی انقدر جا تنگ کن بودم ونمیدونستم شگفتا !!!اینجا هم که کلک زد. نکته ی قابل توجه! با بزرگ شدن بچه کلکها تبدیل به بی کلکها میشه :فرزندم دیگه بزرگ شدی داری میری کودکستان اگه میخوای در اینده انسان موفق بشی از همین زمان خوب چشم و گوشت رو باز کن تا مطالب رو درست یادبگیری ،دوره نوجوانی :فرزندم زود با کسی دوست نشو اون رو زیر نظر داشته باش تا شناختی ازش کسب کنی اگر لیاقت دوست بودن رو داشت دست رفاقت به او بده چون یک دوست با مرام ، با شخصیت ،با درایت و با ایمان میتونه تو رو در اوج رسیدن به اهداف عالی و کمالات همراهی کنه و از داشتن ده تا دوست که بجای صعود ،تو رو به سقوط بدبختیها بیندازند، بینهایت ارزش داره پس در دوست یابی عجله نکن با هوشیاری و ذکاوت و مشورت با من یا پدرت برای انتخاب صحیح اقدام کن این اولین قدم به سوی خوش بختی است) برای من که رفیق باکلکه بی کلک فقط مادر رو بس!!
منظور از بی کلک اینه که کلکی بهت نمیزنه که به ضررت باشه
منظور از باکلک اینه که کلکایی میزنه که به سودت باشه
بدنبود
ممنون.مثل همیشه عالی
آقاسیدعزیزسلام،وقت بخیر.
بازمن با۲بیت شعر:
اول به وفا می وصالم درداد،چون مست شدم جام جفاراسرداد،
پرآب دودیده وپرازآتش دل،خاک ره او شدم به بادم برداد،
آقاسیدعزیز مطالب امروزخیلی عمیق وبرمعنابود،
به قول ما کارت وه نه نی ری:کارت حرف نداره،
سپاس فراوان داداش عزیزم.
💡
خیییل قیشنگ بود ممنون