سلام دوستان گرامی ، خوشحالم که سه علی سه رو واسه بازدید انتخاب کردید ;) امیدوارم لحظات خوبی رو باهم داشته باشیم :)
خانه / دفتر شعر / اشعار دکتر علی شریعتی / شعر پوپک از دکتر علی شریعتی

شعر پوپک از دکتر علی شریعتی

شعر اشعار دکتر علی شریعتی افکار عقاید دختر پسر عاشقانه ها عرفانی لذت تمدن عارفانه دوست عزیز خواهر برادر رفیق همکار آشنا

شعر پوپک از دکتر علی شریعتی

ورود به آرشیو اشعار دکتر شریعتی

http://s2.picofile.com/file/7250011612/ali_sh.jpg

نیما غم دل گو که غریبانه بگرییم

سر پیش هم آریم و دو بیگانه بگرییم …

پوپکم، پوپک شیرین سخنم!

این همه غافل

از این شاخه به آن شاخه مپر

اینهمه قصه شوم از کـَس و ناکس مشنو

غافل از دام هوس

اینهمه دربر هر ناکس و هرکس منشین

.

ادامه مطلب رو از دست ندید

پوپکم، پوپک شیرین سخنم!

تویی آن شبنم لغزنده گلبرگ امید

من از آن دارم بیم

کین لجنزار تو را پوپکم آلوده کند

اندر این دشت مخوف

که تو آزادیش ای پوپک من می خوانی

زیر هر بوته گل

لب هر جویه آب

پشت آن کهنه فسونگر دیوار

که کمین کرده ترا زیر درختان کهن

پوپکم! دامی هست

گرگ خونخوارهء بدکارهء بدنامی هست

سالها پیش دل من، که به عشق ایمان داشت

تا که آن نغمه جانبخش تو از دور شنید

اندر این مزرع آفت زدهء شوم حیات

شاخ امیدی کشت

چشم بر راه تو بودم

که تو کی میآیی

بر سر شاخه سرسبز امید دل من

که تو کی میخوانی؟

پوپکم! یادت هست؟

در دل آن شب افسانه‌ای مهتابی

که بر آن شاخه پریدی

لحظه‌ای چند نشستی

نغمه‌ای چند سرودی

گفتم: این دشت سیه خوابگه غولان است

همه رنگ است و ریا

همه افسون و فریب

صید هم چون تویی، ای پوپک خوش پروازم

مرغ خوش خوان و خوش آوازم

به خدا آسان است

این همه برق که روشنگر این صحراهست

پرتو مهری نیست

نور امیدی نیست

آتشین برق نگاهی ز کمینگاهی است

همه گرگ و همه دیو

در کمین تو و زیبایی تو

پاکی و سادگی و خوبی و رعنایی تو

مرو ای مرغک زیبا که به هر رهگذری

همه دیو اَند کمین کرده، نبینند تو را

دور از دست وفا، پنهان از دیده عشق

نفریبند تو را، نفریبند تو را…

شهریور ۱۳۳۶


خرید فیلتر شکن قوی

خرید vpn برای ترید

خرید vpn با ip ثابت