به این میگن موتور (داستان طنز توپ)
جدیدترین داستان های طنز در سه علی سه
یارو نشسته بوده پشت بنز آخرین سیستم، داشته صد و هشتاد تا تو اتوبان میرفته،
یهو میبینه یک موتور گازی ازش جلو زد!
خیلی شاکی میشه، پا رو میگذاره رو گاز، با سرعت دویست از بغل موتوره رد میشه.
یک مدت واسه خودش خوش و خرم میره، یهو میبینه دوباره موتور گازیه قیییییژ ازش جلو زد!
.
ادامه مطلب رو از دست ندید
دیگه پاک قاط میزنه، پا رو تا ته میگذاره رو گاز، با دویست و چهل تا از موتوره جلو میزنه.
همینجور داشته با آخرین سرعت میرفته، یهو میبینه، موتور گازیه مثل تیر از بغلش رد شد!!
طرف کم میاره، راهنما میزنه کنار به موتوریه هم علامت میده بزنه کنار.
خلاصه دوتایی وامیستن کنار اتوبان، یارو پیاده میشه، میره جلو موتوریه،
میگه: آقا تو خدایی! من مخلصتم، فقط بگو چطور با این موتور گازی کل مارو خوابوندی؟!
موتوریه با رنگ پریده، نفس زنان میگه: والله … داداش….
خدا پدرت رو بیامرزه که واستادی… آخه … کش شلوارم گیر کرده به آینه بغلت !!!!
عالی بود
بار اول این سایت میام خوب بود. ممنون…
اولین بار اومدم تو این سایت باحال بود .ممنون…
عاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالی بود.
بعضی از موارد جالب بود بعضی بامزه
علی بود ممممممممممممممممممممننننننننننننننووووووووووووننننننننننننن
خوبه ولی خیلی قدیمیه
ولی از مطالب سایتتون نمیشه گذشت .
من تازه یابیدم اینجا رو خیلی باحاله
نمیدونم هم جالب بود هم مسخره.
خیلی خوب بود
دمت جیییییییییییییز
بد نبود
خیلی باحال بود
جالب بود
عالی بود.